پیروز شدن.[ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غالب گشتن. مظفر گشتن. فیروزی یافتن. فاتح گردیدن. کامیاب شدن. ظفر یافتن. انجاح. نجح. ( منتهی الارب ). نجاح. ( منتهی الارب ) : چو آگاهی آمد بنزدیک شاه که خرّاد پیروز شد باسپاه
Moreپیروز (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ – ۹ اسفند ۱۴۰۱)، یوزپلنگی ایرانی و فرزند «ایران» و «فیروز» بود و به نماد یوزپلنگ آسیایی تبدیل شد. نام این یوز ایرانی توسط تیمارگر او علیرضا شهرداری انتخاب شد. این یوز تنها توله باقیمانده از سه فرزند «ایران» بود. پیروز در نهم اسفند ماه ۱۴۰۱ بهعلت تزریق داروی اشتباه (در روزهای اولیهٔ تولد) و نارسایی کلیوی در بیمارستان دامپزشکی تهران تلف شد.
Moreمعنی پیروز شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) غالب گشتن . مظفر گشتن . فیروزی یافتن . فاتح گردیدن . کامیاب شدن . ظفر یافتن . انجاح . نجح .
Moreترجمه "پیروز شدن" به انگلیسی . win, defeat, lick بهترین ترجمه های "پیروز شدن" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: ما داریم از این بچه ها برای پیروز شدن تو جنگ استفاده میکنیم ↔ We're using these children to win a war.
More2019.1.6 معنی “پیروز شدن” به انگلیسی عبارت است از: win, gain victory, triumph, defeat, outfight. همانطور که می بینید چندین کلمه معادل انگلیسی “پیروز شدن” است.
Moreمترادف ها. crush (فعل) خرد شدن، شکست دادن، له شدن، پیروز شدن بر، فشردن، چلاندن، با صدا شکستن، فشار اوردن. vanquish (فعل) درهم شکستن، شکست دادن، غالب امدن، پیروز شدن بر، مغلوب ساختن. gain victory over (فعل ...
Moreجستوجوی «پیروز شدن» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
Moreترجمه "پیروز شدن بر" به انگلیسی. carry, conquer بهترین ترجمه های "پیروز شدن بر" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: " پيروز شدن بر دوستان و نفوذ در مردم ". ↔ Winning friends and influencing people. پیروز شدن بر.
MoreYenilmek باختن. اوتماک = پیروز شدن. اوتوزماک = باختن. قازانج ( کازانماک ) دست آورد ، بدست اوردن. در ترکی ، ترکمنی. پیروز: برنده. پیروزیدن = پیروز شدن. ظفرمآل ؛ که به پیروزی پایان یابد. که سرانجام آن با ...
More2023.3.13 «علی رنجبران»، روزنامهنگار حوزه علم در ایران، که سرنوشت «پیروز» را به دقت دنبال میکرد در پی تلف شدن او در ...
More